افغانستان؛ هویتی فراموش شده
1400/07/24 در 21:58 ب.ظ
تعداد بازدید:
سودای افغان(1)؛

هویت مدنی افغانستان در انتظار بازشناسی | امنیت سایه آرام اندیشه‌ی مدنی است

مردم افغانستان باید با شعار ما می‌توانیم با اتکا به توان داخلی و منابع بی‌نظیر کشور خود و مدیریت درست این منابع، ضمن تأمین بودجه موردنیاز کشور زمینه توسعه و پیشرفت افغانستان را فراهم کنند و مردم افغانستان باید بدانند که نمی‌توان با نگاه به بیرون و انتظار از خارجی‌ها پیشرفت کرد زیرا کشوری که دهقانش برای دیگری می‌کارد نمی‌تواند زمینه توسعه و پیشرفت خود را فراهم کنند.

ارسال توسط : فاطمه قاسمی

به گزارش پایگاه شناختی مبسوط،«سوادی افغان» عنوان رساله علمی-رسانه‌ای با محوریت افغانستان شناسی و آینده‌پژوهشی افغانستان است که از سوی گروه شناختی مبسوط منتشر می‌شود.
متن حاضر مقدمه‌ای است که با قلم فاطمه قاسمی، مدیرمسئول گروه شناختی مبسوط به بررسی مقدماتی از تاریخ این کشور پرداخته است.

بسم الله الرحمن الرحیم

خدا آن ملتی را سروری داد که تقدیرش به دست خویش بنوشت

به آن ملت سر و کاری ندارد که دهقانش برای دیگری کشت1

ایران

جغرافیای سرزمین ایران بسیار وسیع است و در روزگار باستان از شرق تا چین و از غرب به روسیه می‌رسید و تاریخ بسیاری از کشورهای جدید التاسیس امروز که در همسایگی ایران هستند در گذشته جزو محدوده جغرافیایی ایران بزرگ بوده‌اند و تاریخ تمدنی این اقوام با تاریخ باشکوه تمدنی ایران گره خورده است.

افغانستان نیز ازجمله این کشورهاست که اگرچه در عهدی به‌واسطه بی‌بصیرتی؛ شاهان صفوی بر ایران مسلط شده بودند و در عصر شاه سلطان حسین صفوی، محمود افغان بر پایتخت صفویه مسلط گشت، اما قدمت تاریخ تمدنی ایران سرانجام این هجوم را نیز در خود هضم کرد و تحت تأثیر آن قرار نگرفت.

مردمان افغانستان زبان، بیان و مشترکات فرهنگی زیادی با مردمان ایران دارند هرچند که نژاد این قوم به نژاد مردمان چین برمی‌گردد و اگرچه در همسایگی کشور بزرگ چین هستند ولی این کشور، تاریخی پرتلاطم را به خود دیده و کشتی به طوفان نشسته این ملت تلاطم‌های فراوانی را به خود دیده است، اما این طوفان‌ها نتوانست فرهنگ، زبان و بیان مردم افغانستان را از زبان و تمدن فارسی جدا کند و یا آن‌ها را از اسلام( که البته در افغانستان برداشت سلیقه‌ای از آن شده است) دور کند.

در قدمت تاریخ تمدنی این ملت که تا عصر روی کار آمدن جمهوری دموکراتیک افغانستان به تأسی از کشور شوروی با ایران گره خورده است و افغانستان در دورانی که تحت حاکمیت شاهان مقتدر ایرانی اداره می‌شد جزئی از جاده باارزش و مهم دوران باستان یعنی جاده ابریشم بود و سرزمین افغانستان در این دوران به لحاظ اقتصادی رونق فراوانی داشت و دانشمندان برجسته و علمای بی‌نظیری را به‌عنوان بخشی از قلمرو تمدنی ایران بزرگ در دامان خود تربیت کرد و به لحاظ اقتصادی رونق و شکوه فراوانی داشت.

در تاریخ باستان این قوم همین بس که «نظامی عروضی2» در کتاب چهارمقاله3 در قرن هشتم هجری در باب زیبایی و دلپذیری و میوه‌ها و نعمات سرزمین هرات و سمرقند چنین می‌نویسند که«در منطقه هرات بیش از 120 نوع انگور بود که هریک از دیگری لذیذتر است و همین زیبایی و نعمات فراوان سمرقند موجب شد که شاه سامانی این منطقه را ترک نکند و لشکر سامانی دست به دامان شاعر شده و از او خواستند که قصیده بوی جوی مولیان را بسراید تا شاه سامانی به بخارا بازگردد4»

این حکایت نظامی عروضی سمرقندی نشان از ذخایر بی‌نظیر کشور افغانستان و قدمت تاریخ فرهنگ و ادب این منطقه دارد که دانشمندان و ادیبان زیادی در دامان خود ازجمله نظامی عروضی سمرقندی و دیگران تربیت‌کرده است.

افغانستان در تاریخ ادبیات ایران جایگاه برجسته‌ای دارد و در اهمیت آن‌همین بس که استاد سخن و عارف برجسته حافظ شیرازی در اشعار خود بیان می‌کند« اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را * به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را»

آنچه تاکنون بیان شد نشانه پیوند عمیق مردم افغانستان و ایران و جایگاه منطقه افغانستان در تاریخ تمدنی ایران بزرگ است.

افغانستان، کشور قومیت‌هاست در کشور افغانستان چهار قومیت اصلی یعنی تاجیک‌ها، پشتون‌ها، هزاره‌ها و ازبک‌ها زندگی می‌کنند.

افغانستان کشوری طایفه‌ای و قومی و قبیله‌ای است و دین اصلی مردم این کشور اسلام بوده و در حدود 40 درصد از جمعیت فعلی افغانستان را گروه‌های اهل سنت تشکیل می‌دهد که به جریان طالبان نزدیک هستند و 60 درصد مابقی جمعیت اهل سنتی هستند که گرایش چندانی به طالبان نداشته و همچنین شیعیان افغانستان هستند که به‌صورت پراکنده در این کشور زندگی می‌کنند. طیف اصلی جمعیتی افغانستان به لحاظ دینی اهل سنت هستند و در حال حاضر نیز نظام طایفه‌ای و قبیله‌ای در افغانستان حاکم است.

تاریخ سیاسی افغانستان/ نام خراسان یا ایران برازنده افغانستان است/ افغانستانی‌ها بانام افغانستان بر این کشور مخالفند افغان نام یک قومیت در این کشور است

در ایران معروف است که در عصر قاجاریه و در جریان محاصرۀ هرات (1235ش) افغانستان از ایران جدا شد. این خطایی بزرگ است که یکسره تکرار می‌شود. حقیقت این است که در آن زمان فقط شهر هرات از تسلط ایران خارج شد. در آن زمان‌ها افغانستان حکومت مستقلی داشت که همان حکومت درانی (1124- 1218ش) و سپس خاندان محمدزایی (1218- 1357ش) بود و این دولت‌ها جزو دولت ایران یا دست‌نشاندۀ آن نبودند.

کسانی که می‌گویند در سال 1235ش افغانستان از ایران جدا شد، قیام هوتکی‌ها و تصرف اصفهان به دست محمود هوتکی (1095ش) را یک تهاجم خارجی می‌دانند. اگر افغانستان تا آن زمان بخشی از ایران بوده، پس چرا هوتکی‌ها را یک سلسلۀ ایرانی همانند صفوی‌ها و زندی‌ها و افشاری‌ها و قاجاری‌ها نمی‌دانند؛ چرا که اگر این‌طور است، پس این تهاجم خارجی نیست.

نام کشور «افغانستان» سابقۀ درازی ندارد و درواقع نام یک قوم است که به جبر تاریخ بر این کشور گذاشته‌شده و بسیاری از مردم افغانستان با این نام‌گذاری موافق نیستند. بسیاری از مردم افغانستان، نام «خراسان» را برای این کشور شایسته‌تر می‌دانند و حتی بعضی‌ها برآن‌اند که نام کشور افغانستآن‌هم باید ایران می‌بود، یا لااقل بانام ایران تاریخی پیوندی می‌داشت.

به‌هرحال تا تهاجم مغول و سپس تیمور که اصلاً کشورها به شکل کنونی وجود نداشتند. از بعد تیمور، در افغانستان تیموریان هرات تسلط یافتند و در ایران صفویان و در هندوستان گورکانیان. بعد از سقوط تیموریان، افغانستان کنونی حکومت مستقلی نداشت، بلکه بین سه دولت صفویان، شیبانیان ماوراءالنهر و گورکانیان هندوستان تقسیم شده بود. در این مدت فقط بخش غربی افغانستان در تصرف صفویان بود که آن‌هم از ظهور هوتکیان به بعد به‌تدریج از تصرف آنان خارج شد و فقط هرات و نوار غربی باقی ماند که آن‌هم بعداً به دست ابدالیان افتاد.

با ظهور نادر افشار، هوتکیان از اصفهان رانده شدند و سپس همه افغانستان و هندوستان به دست نادر افشار افتاد. ولی با کشته شدن او (1126 ش) یکی از سرداران او به نام احمدشاه ابدالی در قندهار اعلام حکومت کرد و ازآن‌پس نه‌تنها همۀ افغانستان کنونی، بلکه بخش‌هایی از ماوراءالنهر و پاکستان و هندوستان و کشمیر و بخش‌هایی از خراسان ‌هم تحت تسلط حکومت ابدالی بود.

سال‌ها بعد از احمدشاه درانی، براثر اختلاف‌هایی که در بین نوادگان او و سرداران محمدزایی رخ داد، هرات چند بار بین حکومت ایران و افغانستان دست‌به‌دست شد و در آخرین نوبت، به دست دولت افغانستان افتاد (1235 ش) که همین واقعه را در ایران به نام «جدایی افغانستان از ایران» می‌شناسند.

پس از قاجار و در دوران معاصر امان‌الله خان افغانستان را به‌عنوان کشوری مستقل مصادف با عصر رضاشاه پهلوی اعلام کرد و در تاریخ افغانستان لشکرکشی شوروی در حمایت از حکومت دموکراتیک افغانستان راداریم و پس‌ازآن در سال 1367 هجری شمسی با خروج شوروی از افغانستان طالبان قدرت گرفت و جنایت‌های مختلفی را در کشور افغانستان به‌عنوان یک گروه تندرو انجام داد که حکومت طالبان با لشکرکشی آمریکا در افغانستان سقوط کرد و پس‌ازآن در مدت 23 سال سلطه آمریکا بر افغانستان دولت‌های دست‌نشانده آمریکا در این کشور روی کارآمدند و با خروج آمریکا در سال جاری طالبان دوباره در کشور افغانستان قدرت گرفته است.

* منابع معدنی افغانستان/ علت سلطه آمریکا بر افغانستان

افغانستان کشوری است که به لحاظ منابع معدنی غنی است و بعضی از مواد معدنی مانند تالک که پودر مخصوص بچه است و ماده معدنی بسیار نرمی است در کوه‌های افغانستان به فراوانی یافت می‌شود که متأسفانه در مدت 23 حاکمیت آمریکا این منابع معدنی بدون اینکه منفعتی از آن نصیب مردم افغانستان شود به‌رایگان توسط آمریکا غارت می‌شد و امروزه متأسفانه منابع تالک در دست باقی‌مانده‌های داعش در افغانستان است که آن‌ها این ماده معدنی باارزش را به شرکای آمریکایی خود داده و قاچاق کرده و با قاچاق این ماده معدنی با‌ارزش منابع مالی موردنیاز خود را تأمین می‌کنند.5

عنصرهای خاکی کم‌یاب بخش بسیار مهم فن‌آوری مدرن شده است. از این عناصر در موبایل‌ها، تلویزیون‌ها، موتورهای دونیرو، کامپیوترها، لیزرها و باتری‌ها استفاده می‌شود. یافته‌های کنگره‌ی امریکا، عنصرهای خاکی کم‌یاب را در امنیت ملی این کشور بسیار حیاتی دانست. بر پایه‌ی گزارشی از سیگار، واشنگتن راهبرد واحدی برای توسعه‌ی صنعت استخراجی افغانستان نداشته بود.

گذشته از منابع معدنی غنی و بی‌نظیر موقعیت ژئوپلیتیک کشور افغانستان و قرار گرفتن آن در مسیر جاده ابریشم و همسایگی آن با ایران و چین به‌عنوان دشمنان شماره یک آمریکا موجب شده است که این کشور برای آمریکا، رژیم صهیونیستی و متحدان اروپایی آن اهمیت زیادی داشته باشد.

آمریکا در مدت 23 سال تسلط خود بر افغانستان اضافه بر غارت منابع معدنی این کشور، خاک این کشور را به‌عنوان پایگاه خود برای جاسوسی علیه ایران و چین و رقیب قدیمی خود روسیه قرار داده است و با توجه به اینکه آمریکا در کشور افغانستان با توجه به هزینه‌هایی تریلیون دلاری که برای جنگ کرده است و به اهداف خود نرسیده به نظر نمی‌رسد که آمریکا و هم‌پیمانانش به این راحتی بخواهند از کشور افغانستان منابع و موقعیت جغرافیای این کشور چشم‌پوشی کنند.

نکته جالب‌توجه این است که آمریکا پس از خروج از افغانستان با دیدارهایی که با مقامات کشور پاکستان داشته است ارتش و نیروهای نظامی و پادگان‌های خود را به کشور پاکستان منتقل کرده است و از سوی دیگر اینکه مقامات مختلف استان‌ها و ولایت‌های افغانستان به‌راحتی تسلیم گروه طالبان شده‌اند نشان می‌دهد که دست‌هایی پشت پرده است و آمریکا با توافق با طالبان این کشور را به طالبان سپرده است و در مقابل طالبان نیز برخلاف رویه گذشته خود که با آمریکایی‌ها دشمن آشکاری داشت این دشمنی را کنار گذاشته و خواهان تعامل با آمریکاست که این موضوع نشان از توافقات پشت پرده طالبان با آمریکا دارد و نشان می‌دهد که آمریکا سلطه خود را بر موقعیت ژئوپلیتیک افغانستان و منابع آن با حضور طالبان از دست نداده است (و طالبان در ظاهر به دلیل اینکه نزد مردم افغانستان محبوب باشد و محبوبیت خود را از دست ندهد اعلام دشمنی با اسرائیل دارد).

هرچند که طالبان امروز با طالبان 20 سال پیش در ظاهر تغییر کرده و سخن از تعامل با دیگر اقوام افغانستانی، تشکیل حکومت وفاق ملی و مسالمت و مدارا با سایر اقوام و اجازه تحصیل به زنان را در چارچوب شریعت محترم می‌شمارد اما باید توجه داشت که طالبان در کشور افغانستان و حضورش در این کشور با توجه به پیشینه آن مانند بمب خنثی نشده‌ای است هرچند که طالبان امروز می‌داند برای بقای خود ناچار به مسالمت با سایر اقوام است اما باید توجه داشت که بازیگران اصلی کشور افغانستان مردم این کشور هستند و مردم این کشور هستند که تعیین می‌کنند درصحنه سیاست چه کسی باید بازیگر اصلی باشد.

اما آنچه واضح است این است که مردم افغانستان از جنگ و ناامنی خسته شده‌اند؛ زیرا در مدت 23 سال تسلط آمریکا مردم افغانستان تصور می‌کردند که با حضور آمریکا در منطقه افغانستان برای آن‌ها دموکراسی و مدنیت اتفاق افتاده و جمهوریت به معنای واقعی کلمه محقق شود اما آمریکا باروی کار آوردن سیاست‌مداران دولتی و محلی فاسد وابسته به خود نه‌تنها خواسته مردم افغانستان برای انتخاب حکومت و جمهوریت را محترم نشمرد بلکه به این کشور غنی به لحاظ منابع معدنی و فرهنگ با قدمت اجازه پیشرفت نداد و افغانستان باوجود منابع غنی مانند کشورهای آفریقایی که دارای منابع غنی هستند به‌واسطه سلطه آمریکا از کشورهای فقیر و عقب‌مانده جهان محسوب می‌شود.

با توجه به تغییر رویه طالبان به نظر می‌رسد که باید جلوی جنگ داخلی در این کشور و جنگ مذهبی مابین شیعه و سنی را در این کشور گرفت زیرا جنگ داخلی فرصت رشد و توسعه را از کشور افغانستان گرفته و موجب عقب‌ماندگی بیشتر آن در عرصه مبادلات جهانی می‌شود. به همین دلیل باید در این کشور قهرمانان ملی یعنی احمدشاه مسعود را برای مردم حفظ کرد و به رهبران این کشور مانند احمد مسعود گفت که بجای جنگ داخلی و کوبیدن بر طبل جنگ باید از خونریزی بیشتر و ریختن خون مسلمانان بی‌گناه بر زمین جلوگیری کرد و با طالبان تغییر رویه داده همکاری کرد تا فرصت توسعه و پیشرفت برای مردم افغانستان برقرار شود.

رویه طالبان با توجه به اقداماتی که در روزهای اخیر انجام داده است، نشان می‌دهد که تغییر رویه این گروه آشکار است، چراکه اگر طالبان ‌همان طالبان گذشته بود، با ایجاد رعب و وحشت همان روز اول امارات اسلامی را به‌عنوان حکومت رسمی بر مردم تحمیل می‌کرد ولی حضور حامد کرزی در کابل و سخن از دولت انتقالی، کشورهای نگران افغانستان را امیدوار می‌سازد که شاید فرصت جدیدی برای توسعه و پیشرفت به مردم افغانستان روی کرده و نباید این فرصت را از مردم افغانستان با جنگ داخلی گرفت.

هرچند که مردم افغانستان باید به این نکته توجه کنند که نباید گذشته طالبان را به فراموشی بسپارند زیرا تطهیر طالبان ممکن نیست اما تغییر آن ممکن است و رهبران دینی در افغانستان باید طالبان را به سمت تحقق خواسته‌های مردم در ایجاد حکومت جمهوری هدایت کنند تا طالبان ضمن احترام به مردم و خواسته‌های مردم بتواند زمینه توسعه و پیشرفت کشور افغانستان را فراهم کند. با توجه به اینکه طالبان در حال حاضر برای اداره کشور به بودجه نیاز دارد با سوق دادن طالبان به سمت چین و روسیه می‌تواند از افراط‌گرایی و تندروی در این کشور جلوگیری کرد چراکه اگر طالبان برای اداره کشور به عربستان سعودی و کشورهای تندروی عربی نزدیک شود به‌یقین در مسیر تندروی و افراط‌گرایی گام بر خواهد داشت درحالی‌که رمز پیشرفت افغانستان ‌همان‌طور که علامه اقبال لاهوری در سخنان بیان می‌کنند، اتکا به منابع داخلی و توانمندی‌های داخلی است.

مردم افغانستان باید با شعار ما می‌توانیم با اتکا به توان داخلی و منابع بی‌نظیر کشور خود و مدیریت درست این منابع، ضمن تأمین بودجه موردنیاز کشور زمینه توسعه و پیشرفت افغانستان را فراهم کنند و مردم افغانستان باید بدانند که نمی‌توان با نگاه به بیرون و انتظار از خارجی‌ها پیشرفت کرد زیرا کشوری که دهقانش برای دیگری می‌کارد نمی‌تواند زمینه توسعه و پیشرفت خود را فراهم کنند.

آمریکا هم باید به این نکته توجه کنند که نمی‌تواند از خاک افغانستان و پاکستان به‌عنوان پایگاه جاسوسی خود برای تخریب ایران مقتدر استفاده کند، زیرا آمریکا باروی کار آوردن طالبان به دنبال ایجاد جنگ مذهبی در افغانستان بود تا به این واسطه ایران را ناامن کرده و با درگیر کردن ایران، چین و روسیه به بحران‌های منطقه اجازه فعالیت بین‌المللی را از ایران بگیرد و اجازه فعالیت در عرصه‌های بین‌المللی کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین را از ایران گرفته و از نشر مکتب برحق اهل‌بیت در جهان جلوگیری کند، درحالی‌که همان‌طور که امام روح‌الله پیش‌بینی کرده است، پرچم این انقلاب به دست صاحب حکومت اصلی عدل جهانی یعنی امام زمان(عج) خواهد افتاد و با این روش‌ها در عرصه شطرنج بین‌المللی نمی‌توان ایران را محدود کرد.

همان‌طور که سردار قاآنی اشاره کرد که حضور طالبان نمی‌تواند موجب ناامنی ایران شود چراکه طالبان به خاطر ایران با داعش و جند الشیطان جنگید و طالبان برای بقای خود ناچار به تبعیت از ایران مقتدر است و ایران مقتدر نه‌تنها امنیت خود را لحاظ خواهد کرد بلکه زمینه توسعه تمدنی را برای مردم مظلوم افغانستان نیز فراهم خواهد کرد چون ایران اسلامی به رهبری حکیم فرزانه و نایب برحق امام زمان امام خامنه‌ای یاور هر ستم دیده و مظلومی در جهان است و مبسوط نیز به‌حکم تبعیت از امامش صدای حق‌طلبی مظلومان جهان خواهد بود.

 

*** پانوشت‌ها

1(علامه اقبال لاهوری)

2نظامی عروضی سمرقندی

3مجمع‌النوادر

4چنین آورده‌اند که امیر نصربن احمد که واسطة عِقد آل سامان بود و اوج دولت آن خاندان ایام مُلکِ او بود و اسباب تمتّع وعلل ترفّع در غایت ساختگی بود، خزاین آراسته و لشکر جرّار و بندگان فرمانبردار. زمستان به دارالمُلک بخارا مُقام کردی و تابستان به سمرقند رفتی یا به شهری از شهرهای خراسان. مگر یک سال نوبت هَری بود. به فصل بهار به بادغیس بود که بادغیس خرم‌ترین چراخوارهای خراسان وعراق است. قریب هزار ناو هست پر آب وعلف که هر یکی لشکری را تمام باشد. چون ستوران بهار نیکو بخوردند و به تن و توش خویش باز رسیدند و شایسته میدان وحرب شدند، نصر بن احمد روی به هَری نهاد و به در شهر بمرغ سپید فرود آمد و لشکرگاه بزد، و بهارگاه بود، شمال روان شد و میوه‌های مالن وکروخ در رسید که امثال آن در بسیار جایها به دست نشود و اگر شود بدان ارزانی نباشد. آنجا لشکر برآسود و هوا خوش بود و باد سرد و نان فراخ، و میوه‌ها بسیار و مشمومات فراوان و لشکری از بهار وتابستان برخورداری تمام یافتند، از عمر خویش و چون مهرگان درآمد و عصیر در رسید و شاه سفرم و حماحم و اُقحوان در دم شد، انصاف از نعیم جوانی بستدند و داد از عنفوان شباب بدادند. مهرگان دیر درکشید و سرما قوت نکرد و انگور در غایت شیرینی رسید و در سوادِ هَری صد و بیست لون انگور یافته شود، هر یک از دیگری لطیف تر ولذیذتر و از آن دو نوع است که در هیچ ناحیتِ رُبع مسکون یافته نشود: یکی پرنیان ودوم کلنجری تُنک پوستِ خُرد تکسِ بسیار آب. گویی که در او اجزا أرضی نیست. از کلنجری خوشه‌ای پنج من وهر دانه‌ای پنج درمسنگ بیاید، سیاه چون قیر و شیرین چون شکر و ازش بسیار بتوان خورد، بسببِ مائیتی که در اوست و انواع میوه های دیگر همه خیار. چون امیر نصربن احمد مهرگان و ثمرات او بدید، عظیمش خوش آمد. نرگس رسیدن گرفت. کشمش بیفکندند در مالن و منقّی برگرفتند، و آونگ ببستند و گنجینه‌ها پُر کردند. امیر با آن لشکر بدان دوپاره دیه در آمد که او را غوره و درواز خوانند. سراهایی دیدند، هر یکی چون بهشت أعلی و هر یکی را باغی و بستانی در پیش بر مهبِّ شمال نهاده. زمستان آنجا مُقام کردند و از جانب سجستان نارنج آوردن گرفتند و از جانب مازندران ترنج رسیدن گرفت. زمستانی گذاشتند در غایت خوشی. چون بهار درآمده اسبان به بادغیس فرستادند، و لشکرگاه به مالن به میان دوجوی بردند، و چون تابستان درآمد میوه‌ها در رسید، امیر نصربن احمد گفت: تابستان کجا رویم؟ که از این خوشتر مقامگاه نباشد، مهرگان برویم و چون مهرگان در آمد، گفت: مهرگانِ هَری بخوریم و برویم و همچنین فصلی به فصل همی انداخت تا چهار سال برین برآمد؛ زیرا که صمیمِ دولت سامانیان بود و جهان آباد، ومُلک بی‌خصم و لشکر فرمانبردار و روزگار مساعد و بخت موافق. با این همه ملول گشتند و آرزوی خانمان بر خاست. پادشاه را ساکن دیدند، هوای هری در سرِاو وعشق هری در دلِ او. در اثنای سخن هری را به بهشت عدن مانند کردی؛ بلکه بر بهشت ترجیح نهادی و از بهارِ چین زیادت آوردی. دانستند که سرِ آن دارد که این تابستان نیز آنجا باشد. پس سرانِ لشکر و مهترانِ مُلک بنزدیک استاد ابو عبدالله الرّودکی رفتند و از ندمای پادشاه هیچکس محتشم‌تر و مقبول القول‌تر از او نبود، گفتند: پنج‌هزار دینار تو را خدمت کنیم، اگر صنعتی بکنی که پادشاه از این خاک حرکت کند که دلهای ما آرزوی فرزند همی برد و جان ما از اشتیاق بخارا همی بر آید. رودکی قبول کرد که نبض امیر بگرفته بود و مزاج او بشناخته. دانست که به نثر با او در نگیرد، روی به نظم آورد و قصیده‌ای بگفت و به وقتی که امیر صبوح کرده بود، درآمد و بجای خویش بنشست، و چون مطربان فرو داشتند، او چنگ برگرفت و در پردهء عشّاق این قصیده آغاز کرد بوی جوی مولیان آید همی***میر سرو است وبخارا بوستان یاد یار مهربان آید همی***سرو سوی بوستان آید همی.

5 افغانستان کشوری است که باارزش‌ترین گنجینه‌ی مواد معدنی در دنیا را دارد. ارزش این منابع ۱-۳ تریلیون دلار تخمین زده می‌شود. افغانستان دارای ذخایر وسیعی از طلا، پلاتین، نقره، مس، آهن، کرومیت، لتیوم، یورانیوم و آلومینیوم است. زمرد، یاقوت، یاقوت کبود، فیروزه و سنگ لاجورد باکیفیت افغانستان از دیرزمانی به این‌سو بازار جواهرات را محو خودش کرده است. سازمان زمین‌شناسی امریکا با بهره‌گیری از تحقیق گسترده‌ی علمی در مورد منابع معدنی، به این نتیجه رسید که افغانستان دارای ۶۰ میلیون متریک تُن مس، ۲٫۲ میلیارد تُن سنگ‌آهن، ۱٫۴ میلیون تُن عنصرهای خاکی کم‌یاب مانند لانتان، سریم، نئودیمیم و انواع گوناگونی از آلومینیوم، طلا، نقره، جَست، سیماب و لیتیوم است.

بر پایه‌ی اطلاعات مقام‌های پنتاگون، تحلیل‌ ابتدایی آن‌ها از منطقه‌ای در ولایت غزنی، نشان می‌دهد که منابع لیتیوم در آن محل به اندازه‌ی تمام منابع لیتیوم بولیویا است؛ بولیویایی که گفته می‌شود بزرگ‌ترین ذخایر لیتیوم جهان را دارد. سازمان زمین‌شناسی امریکا تخمین می‌زند که ذخایر روستای خان‌نشینِ ولایت هلمند، بین ۱٫۱ – ۱٫۴ میلیون متریک تُن عنصر‌های خاکی کم‌یاب دارد. برخی از گزارش‌ها تخمین می‌زند که منابع عنصر‌های خاکی کم‌یاب افغانستان از بزرگ‌ترین منابع در کره‌ی زمین به حساب می‌آید.

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
درباره فرمت های متن

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.